شیرین

ادبی ُ

شیرین

ادبی ُ

بی محابا در گیر بادم 

و دربه در هایم را درو می کنم حالا 

تا وقت داری بجنب  

تو می توانی گونی گونی گورستان هایم را بگویی 

دوشیزه هم دوشنبه به صرافت افتاد 

تلفنی تکیه زند به سه شنبه های مه آلودم   

که تصنیف می خوانند برای مردگانم  

بی پرنده    بی گلو    

بی تو     بی من 

    بدون واژه 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد